فایل های موفقیت

قانون جاذبه و خانم استر هیکس 
شما را به دیدن و شنیدن این کشف راز های پنهان دعوت میکنم 

امروزه خیلی ها در مورد قوانین جاذبه و جذب سخن می گویند .. گاهی فکر میکنم که مخصوصا در داخل کشور ما .. تعداد اساتید قوانین جاذبه از تعداد دنبال کنندگان و علاقه مندان به این قانون داره بیشتر میشه 

خیلی ها در این میدان تازه اما پر آشوب حرفها و شعارهایی میزنن که خودشون هم دقیقا نمیدونن چی دارن میگن ... واسه همینه که حتی توی کانال تلگرام شون پرسش کردن را به صورت کامل ممنوع میکنن یا حتی اظهار نظر ... یا از این بدتر به هیچ عنوان خودشون درگروهی که ایجاد کردن .. حاضر نمی شن ... و فرد یا افراد دیگه ای را که بیشتر حالت منشی دارند و خیلی راحت در پاسخ به هر جوابی میگن من بی اطلاع ام شما اگر میخای بهتر و کاملتر یاد بگیری .... باید فلان بسته آموزشی را با هزینه های وحشتناک که من دیدم گاه حتی هزینه ها به میلیون و چند میلیون هم رسیده تهیه کنی ... تا به جواب سوالت و رفع مشکلت برسی 
که ای کاش باز هم با صرف این هزینه ها علاقه مندان و کاوشگران حقیقت قانون جذب و تشنه گان موفقیت ... به چیزی که میخان  میرسیدن ... اما متاسفانه این نیست 
به فرد میگن برای رسیدن به هر خواسته ای که داری باید بهش فکر کنی 
راستش فکر نمیکنم من ... که مخصوصا امروزه توی جامعه ی ما کسی پیدا بشه که به شبانه روز به پول فکر نکنه 
پس چرا این جامعه این همه دچار مشکلات اقتصادیه ؟؟؟؟؟
راستی اگر خود اون حضراتی که میگن ما با استفاده از تکنیک هایی که داریم به شما میدیم به ثروت بی حد و اندازه رسیدیم ... پس چرا این جوری واسه سرکسیه کردن و جذب اعضای کانال های تلگرامی شون حتی با کانال های مستهجن هم تبادل اعضا دارند ؟؟؟ 
... 
بگذریم .... که در این مقوله حرف و درد دل بسیاره 
... 
واقعیت ماجرا اینکه خیانتی صورت گرفته به نظر من 
این خیانت اول بار توسط همون تهیه کنندگان فیلم مستند راز شکل گرفت 
همون فیلمی که بعد از اون  بود که قانون جاذبه و جذب ثروت و... به سر زبون مردم افتاد 
***
خانم استرهیکس بعنوان یکی از ستون ها و یایه های اصلی مستند راز ... شاکی تر از همه ... از تهیه کنندگان این فیلم هست که ظاهرا در ویرایش فیلم .. اونقدر قطعه های حساس و تکنیک های حساس راز جاذبه .. سانسور میشه .. که کلا شکل این افشای راز اون تاثیر گذاری و اصالتی را که ستون ها و افراد معروف و مشهور این فیلم مانند خانم استر هیکس یا آقای بیل و دیگری و دیگری .... در نظر داشتن را از دست میده و یه حالت لوس و غیر کار آمد به خودش میگیره 
..
آیا میدونید اصلا قانون جاذبه ؛ اصل ماجرا نیست و یک زیر مجموعه است 
شما وقتی مجموعه و ستون اصلی را بلد نیستی ... با زیر مجموعه اش چه معجزه ای میخای صورت بگیره ؟؟؟؟؟؟؟
اما امروز من به شما میگم 
که اصل این ماجرا نه چرندیاتی که گاه در کانال های تلگرامی گفته میشه .. که قدرت مغناطیسم هست 
که در پله بعدی یا گام بعدی باید بعنوان اولین سرفصل به ارتعاش پرداخت و ارتعاش و میدان های مغناطیسمی را کامل مسلط شد در اون حالت هست که میتونی انتظار داشته باشی هر آنچه را تصمیم بگیری می تونی به دنیای خودت و به زندگی خودت جذب کنی 
و در پایان ضمن اینکه شما را به فیلم صحبت های خانم استر هیکس در مورد ارتعاش دعوت میکنم براتون یه مژده دارم 
بزودی یک کتابچه pdf با محور و موضوع پرداختن به ارتباط میدان های مغناطسیمی با رسیدن به خواسته ها و جذب در همین سایت برای دوستدارن این راز بزرگ قرار خواهیم داد 
منتظر نظرات و پیشنهادهای شما دوستان خوبم هستم

E:PICD 1 (36)#باورها و #احساسات ما #ارتعاش را می سازند

• اولين قانون طبيعت اين است؛

كه تو از هر چه هراس داشته باشی همانرا

به طرف خودت جلب می‌كنی ..

هيجان قدرتی دارد كه جذب ميكند ..

تو از هر چه شديدا بترسی آن را تجربه خواهی كرد ..

مثلا حيوان فورا متوجه ميشود كه تو از او وحشت داری ..

هيچكدام از اينها تصادفی اتفاق نمی‌افتد ..

تصادفی در عالم هستی وجود ندارد ..

هيجان انرژی در حركت است ..

وقتی تو انرژی را جا بجا می‌كنی انرژی ايجاد ميكني ..

اگر به اندازه كافی انرژی جا به جا كنی ماده

به وجود ميآوری‌،

ماده انرژی متراكم است كه

جا به جا شده و به آن فشار وارد شده است..

فكر  ؛ انرژی خالص است،

هر فكری كه تو اكنون

داری يا قبلا داشتی يا در آينده خواهی داشت

خلاق است ..
و یک انرژی کاملا خالص و فعال 

انرژی فعالی که عموما مردم همه از آن بی خبر هستند یا نسبت به آن بی اعتنا هستند 

انرژی حاصل از فكر هرگز نمی‌ميرد ...

اين انرژی ازفكر تو و ذهن تو وارد عالم هستی

می‌شود و برای ابد ادامه پيدا می‌كند ...

این که گفتم یک فرضیه یا حدس یا احتمال نیست 
یک قانون علمی ست 
قانون اول نیوتن :‌
انرژی در جهان هرگز از بین نمی رود بلکه از حالتی به حالت دیگر تغییر شکل می یابد 

همه افكار به هم مربوط هستند. افكار با هم

تلاقی پيدا می‌كنند در مسير اعجاب انگيزی

از انرژی با هم تقاطع پيدا میكنند ونقش بديع

و زيبایی از پيچيدگيهای غير قابل باور به وجود

می‌آورند ..

همانطور كه دو چيز مشابه همديگر را جذب

می‌كنند دو انرژی مشابه هم يكديگر را جذب

می‌كنند و توده‌ای از انرژی مشابه به وجود می‌آورند ..

بنابراين حتي افراد معمولي اگر فكرشان

(دعا، اميد، آرزو، رويا، ترس)

به اندازه كافی قوی باشد ميتوانند نتايج

شگفت انگيزی را به وجود آورند.

اما اینکه شما و سایر افراد نمی توانند به این قدرت اعجاب انگیز خود دسترسی داشته باشند و از این انرژی قوی بهره بگیرند 
تنها به این دلیل ست که شما به آنچه که در ذهن شما میگذرد مسلط نیستی 
همانطور که اگر دقت کنی می بینی 
شاید در یک لحظه ده ها یا صدها فکر مختلف از ذهن شما عبور میکنند 

اگر به اندازه کافی به خودت و همین افکار پراکنده ای که بی اختیار در ذهن تو پدیدار می شوند و بی اختیار از ذهن تو خارج می شوند 
مسلط بودی 
می فهمیدی که  خیلی از همین افکاری که در گذشته از ذهن تو عبور کرده ... امروز در زندگی تو متجلی شده و بصورت واقعیت در زندگی تو حضور دارد 

زندگی نميتواند به هيچ طريق ديگری خودش

را نشان دهد جز آن طريقی كه تو تصور ميكنی

خودش را نشان خواهد داد. تو با فكر كردن خلق می‌كنی.

پس باید یاد بگیری که چگونه و به چه شکل بر این ذهن افسار گسیخته مسلط شوی 

برنامه ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه

ذهن آگاه بر اساس منطق ، تفکر و مقایسه عمل می کند و همه اطلاعاتی را به آن می رسد قبول نمی کند و تنها داده ها و اطلاعاتی را می پذیرد که آنها را درست و با فایده تشخیص می دهد .

به عنوان مثال اگر شخصی به چیزی اعتقاد دارد ، ذهن آگاه او دریافت مطالب خلاف آن عقیده را فیلتر می کند و اگر جایی به طور اتفاقی یا اجباراً خلاف عقیده خود را ببیند یا بشنود ، آنها را نمی پذیرد و در برابر آنها از خود مخالفت نشان می دهد و حتی جبهه گیری می کند .

ذهن ناخودآگاه ، بالعکس ذهن آگاه ، فیلتری برای ورودی های خود ندارد و هر آن چه را که از طریق حواس پنج گانه ، به خصوص دیداری و شنیداری ، به آن وارد می شود می پذیرد و در خود ذخیره می کند .

گفتیم که ناخودآگاه ما اطلاعاتی را که به دفعات زیاد و یا همراه با احساسات شدید به آن وارد می شود ، به عنوان « درست » ، « مسلّم » و « قطعی » برداشت می کند و این اطلاعات به صورت « باورها » در ناخودآگاه جا خوش می کنند و ناخودآگاه همیشه بر اساس آنها عمل می کند ، با محیط خارج ارتباط برقرار می کند و شرایط و موقعیت های زندگی ما را رقم می زند .

همه باورهای ما در طول سال های گذشته زندگی مان ، باعث برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه ما شده است و چون ناخودآگاه « نابینا » ، « کور » و « ناآشنا » با دنیای خارج است ، همواره طبق این برنامه ریزی عمل می کند .

اگر شما از وضعیت فعلی زندگی خود راضی هستید و اکثر لحظات زندگی خود را با خوشی و سلامتی و سرحالی طی می کنید و قلباً از زندگی خود راضی و شکرگزار آن هستید ، بدانید که آگاهانه یا ناآگاهانه ، ذهن ناخودآگاه خود را درست برنامه ریزی کرده اید و آفرین بر شما !

اما اگر :

از وضعیت زندگی خود راضی نیستید .

اوضاع مالی خوبی ندارید .

از زندگی زناشویی خود لذت نمی برید .

نمی توانید همسر و شریک مناسبی برای زندگی خود به دست آورید .

از بیماری رنج می برید .

مدت کمی احساس سلامتی می کنید و دردها زود به زود به سراغ شما می آیند .

از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستید .

و هزاران اگر دیگر ...

همه اینها یعنی این که شما در این چند ده ساله ناخودآگاه خود را – که قادر به انجام هر کاری است - به اشتباه برنامه ریزی کرده اید و اکنون وقت آن فرا رسیده است که آگاهانه شروع به تغییر و برنامه ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه خود کنید .

گام اول برنامه ریزی مجدد ناخودآگاه : اولین گام در این برنامه ریزی مجدد ، تعمق و تفکر برای کشف و پیدا کردن نقاط ضعف و ایرادهایی است که در رفتار ، اخلاق و شرایط زندگی ما وجود دارد و ما از بودن در آن وضعیت و شرایط ناراضی هستیم . « اگر » هایی که در بالا ذکر شد ، نمونه هایی از این موارد هستند .

گام دوم برنامه ریزی مجدد ناخودآگاه : دومین گام تشخیص باورهایی است که در برنامه ریزی ناخودآگاه وجود دارند و باعث به وجود آمدن این شرایط در زندگی ما شده اند .

به عنوان مثال ، عدم داشتن اعتماد به نفس دلیل هایی در کودکی شخص دارد که باورهای مخربی را در ناخودآگاه او ثبت کرده اند ؛ به او اجازه صحبت داده نشده است ، در هنگام انجام کارها تحقیر شده است ، اشتباهات او بزرگ جلوه داده شده اند و بارها به خاطر آنها سرزنش شده است ، در انجام هر کاری انگ ناتوانی به او چسبانده شده است ، ... . همه اینها باعث شده است اکنون که او شخص بالغی است ، قدرت و جسارت حضوری مؤثر و کارآمد در جمع را نداشته باشد و از انجام ساده ترین کارها هم ابراز ناتوانی کند .

گام سوم برنامه ریزی مجدد ناخودآگاه : سومین گام جهت کار کردن ناخودآگاه به آن صورتی که ما می خواهیم ، ایجاد و تقویت باورهای جدیدی است که با حک شدن در ناخودآگاه ، روند و مسیر کار آن را تغییر دهند تا به مرور شاهد تغییرات دلخواه باشیم .

هر سه گام ذکر شده از اهمیت خاص خود برخوردار هستند و طی کردن آنها نیاز به حوصله ، تفکر و تمرین فراوان دارد .

بعد از کشف باورهای ناکارآمد ، به راحتی می توان باورهای خوبی را که باید جایگزین باورهای قبلی شوند تشخیص داد . اما این جایگزینی نیازمند اراده ، تمرین و صرف وقت است .

مثلاً اگر کسی از شرایط مالی خود راضی نیست ، بعد از پیدا کردن باورهایی که از گذشته در مورد پول و ثروت در ناخودآگاه او کاشته ، آبیاری و بزرگ شده اند ، باید باورهایی متضاد باورهای قبلی را به خورد ناخودآگاه بدهد تا به مرور اثر باورهای قدیمی را کم رنگ کنند و جوانه های باورهای جدید در ناخودآگاه رشد یابند .

راه های متعددی برای ایجاد و توسعه باورهای جدید در ناخودآگاه وجود دارد که هدف نهایی همه آنها اثر گذاری بر ذهن ناخودآگاه و برنامه ریزی مجدد و آگاهانه آن می باشد . به عنوان نمونه هایی از این روش ها می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

دیدن فیلم های انگیزشی

استفاده از تابلو تخیل

استفاده از تجسم خلاق

استفاده از عبارت های تأکیدی

به جرأت می توان گفت ، عبارت ها و جملات تأکیدی یکی از بهترین ، موثرترین و سریع ترین ابزارها برای کاشت و آبیاری باورهای جدید است که در مطلب بعدی به آن خواهیم پرداخت .

با سپاس فراوان از نویسنده این مطلب نادر گنجی دوست ارزشمند و یار توانا
برگرفته شده از ghanounejazebeh.blog.ir

یک تکنیک فوق العاده برای جذب